هم راز کویرم تب باران دارم / در سینه دلی شکسته پنهان دارم / بر گوشه سنگ قبر من بنویسید / من هر چه که دارم از رفیقان دارم .......
نظر یادت نرهبرای امدنت انتظار کافی نیست / دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست / خودت دعا کن ای نازنین که بر گردی / دعا این همه شب زنده دار کافی نیست .......
نظر یادت نرهاموخته ام که وقتی نا امید می شوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت می شود و عاشقانه انتظار می کشد که به رحمتش بار دیگر امیدوار شوم ......
نظر یادت نرهدیگر قاصدکها به دست ما نمیرسند ! چون شرم دارند پیغام چند نفر را به یک مقصد ببرند ......
نظر یادت نرهرفاقت را از دست فروش بازار نخریدم بلکه تو کوچه های خاکی محله مون یاد گرفتم پس خوب میدونم که برای کدوم رفیق زمین بخورم که از زمین خوردنم شاد نشه بلکه دست خاکیم رو بگیره و از زمین بلندم کنه .....
نظر یادت نرهخیلی سخته در جمع بودن ولی در گوشه ای نشستن .... به چشم دیگران کوه بودن ولی در خود به ارامی شکستن .....
نظر یادت نرهمحبت را از پسر بچه ای اموخته ام که وقتی باران می بارید دستانش را به سمت اسمان دراز کرد و گفت : خدایا گریه نکن درست میشه .......
نظر یادت نرهبیا برای یک بار هم شده ..... دست به خلاف بزنیم ...! من اندوه تو را می دزدم ....! تو تنهایی مرا .....!
نظر یادت نرهدعا میکنم زیر این سقف بلند روی دامان زمین هر کجا خسته شدی یا که پر از غصه شدی دستی از غیب به دادت برسه و چه زیباست که ان دست خدا باشد و بس ......
نظر یادت نرهاشتباهم اینجا بود هر جا رنجیدم لبخند زدم فکر کردند درد نداشت محکمتر زدند
نظر یادت نره